كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع) امور فرهنگي وهنري قرآني تربيتي اعتقادي
| ||
|
مراد از وحدتمنظور از وحدت يکي کردن مذاهب، شيعي کردن سنيان و يا سني کردن شيعيان نيست.منظور حصر مذاهب به يک مذهب و يا حتي گرفتن مشترکات مذاهب و طرد مفترقات آنها نيست. بلکه منظور از وحدت و يکپارچگي اين است که با توجه به مشترکاتي که بين همه طوايف و فرقه هاي اسلامي وجود دارد و همگي اعتقاد به خداوند يگانه، پيامبر اسلام و کتاب الهي و قبله مشترک و اعتقاد به معاد و احکام اسلامي مثل نماز، روزه، حج و زکات دارند، با همدلي بايکديگرهمکاري کنند.اختلاف در بعضي از اعتقادات و احکام واختلاف منابع، که نتيجه طبيعي اجتهاد و تفکر آزاد است، نبايد موجب جدايي و دوري قلبهاي مسلمانان از يکديگر شود، بلکه بايد همه فرقه هاي اسلامي با کمال شرح صدر و وسعت نظر عقايد و افکار يکديگر را درک و تحمل نمايند و در عين حال که در صحنه کاوش و تحقيق و بحث و استدلال در فضاي علمي تلاش مي کنند، در عرﺻﮥ زندگي اجتماعي و تعامل با توجه به مصالح تمام امت اسلامي با سماحت يکديگر را درک و به عناصر مهم تشکيل دهنده وحدت توجه و در راه تحقق آن بکوشند.بنابراين مراد از وحدت، برداشتن موانع مصنوعي و پيشگيري از اموري است که باعث جدايي، کينه و دشمني ميان مسلمانان مي گردد. از يک طرف دست دشمنان اسلام بر آنان دراز و از طرف ديگر در درون خود گرفتار و از حرکت و پيشرفت و رفع فقر، وجهل وحل مشکلات جامعه بازمانده و به خود مشغول مي گردند، عقل ديني وخردجمعي مي گويد، حفظ آرمانهاي اصلي مهم ترازنزاع هاي بخشي نگراست. موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:مراد از وحدت, ] [ 7:32 ] [ اكبر احمدي ]
نقش وحدت در همگرايي جهان اسلامگفتگو درباره عوامل و عناصر تشکيل دهنده وحدت، يکي از مبرم ترين نيازهاي جامعه اسلامي است که بايد هم مفهوم از وحدت و هم مراد از عوامل و اهميت و اهداف آن را در قرآن و روايات توضيح داد.بي گمان قرآن کريم در پيش از پنجاه آيه به مسئله وحدت و عواملي که فراهم آورنده اختلاف، پرداخته و راههاي رسيدن به وحدت را نشان داده است.از اين راهها مي توان به رفتار مسالمت آميز با مخالفان، پرهيز ازطرح مسائل اختلاف برانگيز و بي ثمر مذهبي، جلوگيري از تحريک احساسات و توهين به مقدسات، پرهيز از تکفير صاحبان فرقه هاي اسلامي، رعايت حقوق اجتماعي، رعايت اصول اخلاقي، و تعامل علمي ميان دانشمندان و فرهيختگان مسلمان اشاره کرد و تأثير اين عوامل را در تحقق وحدت نشان داد. چنانکه اگر اين اصول از سوي هر يک از عالمان و صاحبان مذاهب رعايت شود، دشمنان اسلام و کساني که آب به آسياب آنها مي ريزند ديگر نمي توانند جنگ و خون ريزي در ميان مسلمانان راه بياندازد و اين گونه جهان اسلام را پراکنده و دسته دسته مانند لشکر شکست خورده سازند تا جايي که بتوانند جهان اسلام را تحقير و به مقدسات و شخصيت پيامبر گرامي و قرآن توهين کنند و کشورهاي مسلمان را در اين گوشه و آن گوشه جهان اشغال و تصاحب کنند. موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:نقش وحدت در همگرايي جهان اسلام, ] [ 7:31 ] [ اكبر احمدي ]
اوصاف دوزخ از نگاه قرآن بي گمان زمين با همه ظرفيت ها و توانمندي هاي ذاتي اش، از اين كه بتواند همه آن چه را كه مردمان در آن از زشتي و بدي به جا مي آورند، به تمام و كمال پاسخ درخوري دهد ناتوان است. بسياري از رفتارها و كردارهاي بشر آسيب هايي به انسانها و يا گروه ها و حتي ملت ها و فراتر از آن به زمين و آسمان و موجودات آن وارد مي كند كه بيرون از تصور است. درنظر بگيريد شخصي ديوانه، رهبر كشوري باشد كه از بمب هسته اي نيتروژني و يا هيدروژني برخوردار است و آن را در جنگي به كار مي برد كه آثار زيانبار كشتار دست جمعي مردمي بي گناه و يا آثار مخرب زيست محيطي آن سال ها و نسل ها برجا مي ماند، اين عمل آن قدر فاجعه آميز است كه نمي توان با كشتن و مجازات مسئول اين كشتار دست جمعي آن را جبران كرد. از اين رو زمين از اين ظرفيت برخوردار نيست كه بتواند سرزمين مجازات اعمال و رفتار زشت و مخرب بشري باشد. موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:اوصاف دوزخ از نگاه قرآن, ] [ 16:14 ] [ اكبر احمدي ]
آزاررساني از منظر قرآن«آزار» رساني به خود و ديگران، يكي از رذايل اخلاقي و عامل مهم برهم زدن تعادل در زندگي فردي و اجتماعي آحاد بشر است.قرآن كريم به اين رذيله اخلاقي توجه داشته و در آيات متعددبه ريشه يابي آن پرداخته است.در اين مقاله سعي شده است كه به مباحثي پيرامون: گستره مفهومي آزاررساني، عوامل و آثار آن و نيز راهكارهايي براي درامان ماندن از آزار پرداخته شود.مطلب را با هم از نظر مي گذرانيم. گستره مفهومي آزاررسانيمفهوم اذيت و آزار در قرآن در قالب واژه هاي اذيت و مشتقات آن در24 مورد آمده است كه در بيشتر موارد به معناي آزردن و رنجيده شدن است. از آزاررساني رواني به شكل عيب جويي و استهزا، تهمت، تجسس، غيبت (حجرات آيات 11 و 12)، تحقير ديگري (لقمان آيه 18) و شكنجه و آزار جسمي در آياتي مانند 49 سوره بقره و 25 سوره نساء ياد شده است.بنابراين براي شناخت مفهومي آزاررساني مي بايست همه واژگان مرتبط با مفهوم مورد بررسي و تحليل قرار گيرد. موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:آزاررساني از منظر قرآن, ] [ 16:12 ] [ اكبر احمدي ]
اضطراب شیطانی تا اطمینان الهی بسیاری از مردم دچار نوعی افسردگی هستند. البته این افسردگی شدت و ضعف دارد و این گونه نیست که همگی در یک مرتبه باشند. ریشه افسردگی و بسیاری از بیماری های روانی را می بایست در ایمان مردم جست و جو کرد؛ چرا که حقیقت ایمان و کفر و شرک ، پیامدها و آثار گوناگونی را به همراه دارد که از جمله آن ها بیماری های روانی به عنوان بازتاب سست ایمانی، شرک و کفر است. آرامش وامنیت، رهاورد ایمان خداوند در آیاتی از قرآن مهم ترین اثر ایمان را در دنیا آرامش و امنیت می داند. اصولا از همین روست که از نظر ریشه لغوی ایمان و امنیت یکی است؛ زیرا ایمان و امنیت از واژه امن گرفته شده است. کسی که ایمان می آورد در وادی امنیتی وارد می شود که خداوند آن را دژ ایمان دانسته است.بر خلاف ایمان که موجبات امنیت و آرامش انسان است، هر گونه کفر و شرکی موجب ناامنی و عدم آرامش و موجبات اضطراب و مانند آن است؛ کسی که دچار ایمان سست است،گرفتاری درجه ای از ناامنی و عدم آرامش است و در این میان کافران دچار فقدان آرامش و امنیت هستند.خداوند در آیاتی از جمله آیه ۴ سوره فتح از نزول فرشتگان برای ایجاد سکونت و آرامش در دل های مومنان و در آیه ۱۰ سوره فصلت به ایمان اهل استقامت اشاره می کند و می فرماید که کسانی که در مرتبه ایمان استقامتی هستند، فرشتگانی بر ایشان نازل می شود که خوف و ترس از آینده و حزن و اندوه گذشته را از دل هایشان بر می دارد و آنان را به آرامش و امنیت می رسانند. موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:اضطراب شیطانی تا اطمینان الهی, ] [ 16:10 ] [ اكبر احمدي ]
«اصحاب الحِجر» قومی سرکش«اصحاب الحِجر»، قوم سرکشى بودند که در سرزمینى به نام «حِجر»، زندگى مرفهى داشتند و پیامبر بزرگشان «صالح» براى هدایت آنها مبعوث شد، خداى متعال در باره این قوم چنین مى گوید(1): «اصحاب حجر، فرستادگان خدا را تکذیب کردند» (وَ لَقَدْ کَذَّبَ أَصْحابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِینَ).در این که: این شهر در کجا واقع شده بود، بعضى از مفسران و مورخان چنین نگاشته اند: شهرى بود در مسیر کاروان مدینه و شام در یک منزلى «وادى القرى» و در جنوب «تیمه» و امروز تقریباً اثرى از آن نیست.مى گویند: این شهر، در گذشته یکى از شهرهاى تجارى عربستان بوده، و تا آنجا اهمیت داشته که «بطلمیوس» در نوشته هایش، به عنوان یک شهر تجارى از آن نام برده است، و «پلین» جغرافیدان رومى از آن به نام «حجرى» یاد مى کند.در روایتى مى خوانیم: که در سال نهم هجرت، که پیامبر براى دفع سپاه «روم» به «تبوک» لشگر کشى کرد، سربازان اسلام مى خواستند در این منزل توقفى کنند، پیامبر(صلى الله علیه وآله) مانع آنها شد و فرمود: اینجا همان منطقه «قوم ثمود» است که عذاب الهى بر آنها فرود آمد. قرآن درباره «اصحاب الحِجر» چنین ادامه مى دهد: «ما آیات خود را براى آنها فرستادیم ولى آنها از آن روى گرداندند» (وَ آتَیْناهُمْ آیاتِنا فَکانُوا عَنْها مُعْرِضِینَ).تعبیر به «اعراض» (روى گرداندن) نشان مى دهد که: آنها حتى حاضر نبودند این آیات را بشنوند و یا به آن نظر بیفکنند.اما به عکس، در کار زندگى دنیایشان آن قدر سخت کوش بودند که: «براى خود خانه هاى امن و امانى در دل کوهها مى تراشیدند» (وَ کانُوا یَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُیُوتاً آمِنِینَ).و این نشان مى دهد: اولاً ـ منطقه آنها یک منطقه کوهستانى بوده، و ثانیاً ـ تمدن مادى پیشرفته اى داشتند که به آنها امکان مى داد، در درون کوهها خانه هاى امن تهیه کنند که، در برابر طوفانها و سیل و حتى زلزله ها کاملاً مقاومت داشته باشد. موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:اصحاب الحِجر» قومی سرکش, ] [ 16:12 ] [ اكبر احمدي ]
أصحاب أخدود چه کسانى بودند؟داستان أصحاب أخدود در آیات 4 ـ 8 سوره «بروج» آمده است، در آیات فوق مى خوانیم: «مرگ و عذاب بر صاحبان گودال شکنجه باد»! (قُتِلَ أَصْحابُ الاْ ُخْدُودِ).«همان گودال پرآتش و پرهیزم که شعله هاى عظیم داشت» (النّارِ ذاتِ الْوَقُودِ).«در آن هنگام که در کنار آن گودال آتش (با خونسردى) نشسته بودند» (إِذْ هُمْ عَلَیْها قُعُودٌ).«و آنچه را که نسبت به مؤمنان انجام مى دادند تماشا مى کردند»! (وَ هُمْ عَلى ما یَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِینَ شُهُودٌ).«أُخْدُود» به گفته «راغب» در «مفردات» به معنى شکاف وسیع، عمیق و گسترده در زمین است، یا به تعبیر دیگر گودال ها و خندق هاى بزرگ را گویند، و جمع آن «اخادید» و در اصل از «خَدّ» انسان گرفته شده که به معنى دو فرورفتگى است که در دو طرف بینى انسان در سمت راست و چپ قرار دارد (و به هنگام گریه اشک بر آن جارى مى شود)، و سپس کنایتاً بر گودالى که بر صورت زمین ظاهر مى شود اطلاق شده (و بعداً به صورت یک معنى حقیقى درآمده است). موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:أصحاب أخدود چه کسانى بودند؟, ] [ 16:2 ] [ اكبر احمدي ]
ماجراى قوم سبأبه طورى که از قرآن و روایات اسلامى و همچنین تواریخ استفاده مى شود، آنها جمعیتى بودند، در جنوب جزیره «عربستان»، داراى حکومتى عالى، و تمدنى درخشان!خاک «یمن» گسترده و حاصلخیز بود، اما على رغم این آمادگى، چون رودخانه مهمى نداشت از آن بهره بردارى نمى شد، باران هاى سیلابى در کوهستان ها مى بارید، و آب هاى آن در دشت ها به هدر مى رفت، مردم با هوش این سرزمین به فکر استفاده از این آبها افتادند، و سدهاى زیادى در نقاط حساس ساختند، که از همه مهمتر و پر آب تر، سد «مأرب» بود.«مأرب» (بر وزن مغرب) شهرى بود که در انتهاى یکى از این دره ها قرار داشت، و سیلهاى عظیم کوههاى «صراة» از کنار آن مى گذشت، در دهانه این دره، و دامنه دو کوه «بلق»، سد عظیم و نیرومندى بنا، و مجارى مختلف آب در آن ایجاد کرده بودند، به قدرى ذخیره آب پشت سد زیاد شد که، با استفاده از آن توانستند باغ هاى بسیار زیبا، و کشتزارهاى پر برکت، در دو طرف مسیر رودخانه اى که به سد منتهى مى شد ایجاد کنند.قریه هاى آباد این سرزمین، تقریباً به هم متصل بود، و سایه هاى گسترده درختان دست به دست هم داده بود، میوه هاى فراوان بر شاخسار آنها ظاهر شده بود، که مى گویند: هر گاه کسى سبدى روى سر مى گذاشت و از زیر آنها مى گذشت، پشت سر هم میوه در آن مى افتاد، و در مدت کوتاهى پر مى شد. موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:ماجراى قوم سبأ, ] [ 15:55 ] [ اكبر احمدي ]
رهبران الهی، طبیبان واقعی همان گونه كه براي تعديل قواي جسماني، طبّ و پزشك لازم است كه مرز بهكارگيري اين قوا را هدايت كند تا به انسان ضرري نرسد، خدای حکیم براي تعديل قواي جسماني و روحاني، "وحي و نبوّت" را ايجاد كرد تا بشريّت را به امور ذیل رهنمون شود:خداوند علاوه بر قوای جسمانی، نيروي "عقل" و "فطرت" را نیز در نهاد و نهان انسان قرار داده است. موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ دو شنبه 23 بهمن 1391برچسب:رهبران الهی, طبیبان واقعی, ] [ 16:48 ] [ اكبر احمدي ]
نسبت "درمان درونی" با "انسان شناسی" انسان از نگاه اسلام، ترکیبی از روح و بدن و جسم و جان است. جسم از عالم طبیعت و ماده و روح از نشئه ملکوتیه مجرده است که دو مرتبه از مراتب وجود و هستی هستند؛ بنابراین لازمه شناخت او معرفت به این دو مرتبه از وجود و هستی است؛ پس شناخت عوالم هستی، مقدم بر انسان شناسی، و لازمه هستی شناسی، شناخت مبدأ است. موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ دو شنبه 23 بهمن 1391برچسب:نسبت "درمان درونی" با "انسان شناسی, ] [ 16:46 ] [ اكبر احمدي ]
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |