كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع) امور فرهنگي وهنري قرآني تربيتي اعتقادي
| ||||||
|
نمونه اى از رحمت رحمانيه خداوند پرنده را مىبينى بايد دانه بخورد، منقار مىخواهد كه بزند دانه را بچيند، دندان كه نمىخواهد، مىبينيد خدا منقار قشنگى به او داده، مىزند دانه را بر مىدارد، فهم و شعورى به او داده همين پرنده از همان بالا چشمش مىبيند دانه كجاست خوب و بد را تميز مىدهد چه دانهاى بكارش مىخورد چه دانهاى به كارش نمىخورد. خداى عالم به چشم هدهد قدرتى داده كه آب زير زمين را مىبيند مىفهمد آب كجا هست پرندهاى كه خوراكش دانه است بايد بالى داشته باشد كه در بيابانها پرواز كند اين طرف و آن طرف برود، رزقش را به دست بياورد مىبينيد به او بال داده من نمىدانم چه كسى دانه دانه اين بالها را چيده، اولش بزرگ و ضخيم به رديف، كوچك و لطيف مىشود،5 قرآن(37) در سوره تبارك يادآورى مىفرمايد: آى عاقلها نگاه بالاى سرتان نمىكنيد ببينيد اين پرندهها را چه كسى در جو نگهشان داشته؟، بدن به اين سنگينى كه چند كيلو وزنش است چه قدرتى نگهش داشته! رحمت رحمانيه حق است كه هر چه به آن نياز داشت خدا به او داده است آن وقت به هر پرندهاى به مقدار احتياجش داده، مثلاً دو بال همه مثل هم نيستند. مىگويند كركس از چهارصد فرسخ راه بوى لاشه را مىشنود براى اينكه لاشخور است، لاشه را بايد از روى زمين بردارد بوى گند نباشد تا بشر ناراحت نشود، سر چهار صد فرسخى اگر يك حيوانى بميرد، كركس خودش را به آن مىرساند. اين قوه شامه را چه كسى به او داده؟ الرحمن. موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ چهار شنبه 9 اسفند 1391برچسب:نمونه اى از رحمت رحمانيه خداوند, ] [ 16:31 ] [ اكبر احمدي ]
كور باد چشم دلى كه تو را نبيند گفته شد، تمام علوم قرآن، در فاتحة الكتاب و تمام علوم فاتحة الكتاب در بسم الله و تمام علوم بسم الله در باء بسم است شايد يكى از اسرارش آن است كه هر چه علم و حكمت است اين است كه آدمى برسد به جائى كه خودش را مستقل نداند. خودش را از خدا بداند، قدرت مكنت توانائى هر مخلوقى از خداست، لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظيم بسم الله يعنى به مدد خدا هر چند خوردن يك لقمه نان باشد از خانه مىروم بيرون بسم الله، اگر خدا مدد نكند زمين مىخورم. ديروز اينها را گفتم كلام رسيد، به اينجا كه حتى توى مستراح هم كه مىروى بسم الله بگو والا محل استراحت براى تو نمىشود، اگر خدا نخواهد تخليه نمىشود مواد موذيه را چطور مىتوانى از خودت دفع كنى. اگر به اين علم رسيد، به همه قرآن دانا شده يعنى آدمى چسبيدگى خودش را به خداى بفهمد عجز خودش، نيستى خودش، و همه را بفهمد بداند هستى مال يكيست و بس، هر چه توانائى است از خداست. موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ چهار شنبه 9 اسفند 1391برچسب:كور باد چشم دلى كه تو را نبيند, ] [ 16:24 ] [ اكبر احمدي ]
در قيامت هم به نام خدا نامه عمل را مىخواند فرمود: مؤمن فرداى قيامت، نامه عملش را به دستش مىدهند مگر نه قرآن مىفرمايد(28) : هر فردى بايد خودش نامه عملش را بخواند على (عليه السلام) مىفرمايد: كارهائى بكن كه فردا بتوانى آن را بخوانى. مؤمن نامه عملش را به دستش مىدهند مىگويند بخوان، اين مؤمن چون در دنيا ذكر خدا ملكهاش شده، راه مىرفت، مىنشست، مىخوابيد، بلند مىشد، مىگفت: خدا(29) در قيامت اين ملكه را دارد تا مىخواهد نامه اعمالش را بخواند، بر حسب ملكه مىگويد: بسم الله الرحمن الرحيم مىبيند تمام گناهانش كه پر كرده بود صفحه سيئات را پاك شد. عرض مىكند پروردگارا شايد اشتباه شده، من خودم مىدانم گناهانى داشتم، در نامه عملم آن گناهان را حالا نمىبينم. ندا مىرسد: بنده ما، تو ما را به رحمان و رحيم ياد كردى ما چطور مىگذاريم اين گناهان در نامه عمل تو بماند. يا الله. بالاتر بگويم وقتى مىخواهد از صراط رد شود، بر طبق همان ملكهاى كه دارد مىگويد: بسم الله الرحمن الرحيم آتش از او فرار مىكند خدايا توفيق ذكرت را خودت بما بده كه يك آن تو را فراموش نكنيم، در هر حال تو را حاضر و ناظر ببينيم، لطفش، نعمتش را فراموش نكن تا اينكه خداى كريم هم تو را فراموش نكند. ساعتى كه سرازير قبرت2 مىكنند ساعت مرگ، در آن سختيها كه هيچ كس، هيچ مخلوقى نتواند از تو دادرسى كند. موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ سه شنبه 8 اسفند 1391برچسب:در قيامت هم به نام خدا نامه عمل را مىخواند, ] [ 16:58 ] [ اكبر احمدي ]
در دعاى جوشن كبير ضمن اسماء الله الحسنى مىخوانيد: اى كسى كه در مردن قدرت او نمايان است(21) قرآن يادتان مىآورد، آى مسلمانها مىآيد ساعتى كه در بستر افتادهاى حالت طورى است، آنهائى كه اطرافت نشستهاند مىگويند كه: قيل من راق آيا كسى هست بداد اين بدبخت برسد؟ مرض سخت است، حالت سكرات است و ظن انه الفراق ولى خود بدبختش مىفهمد كه نه دكتر به كار مىخورد نه كارى از دعا و توسل مىآيد، معلوم مىشود همهاش كار خداوند بوده آن حالى كه ساعت مرگ آدمى از همه مىبرد مىبيند نه رفيق، نه پول به كارش مىخورد آيا به پول مىشود خريد؟ تا پول بدهم، رفيقها همه دست روى سرشان مىگذارند، تمام بستگان همه رها مىشوند، اين بيچاره محتضر در آن حالى كه حس مىكند از هيچ كس هيچ كارى نمىآيد چطور متوجه به مبدأش مىگردد، اى كاش آن حال، حالا پيدا مىشد بفهمد همه مشت خاكند. همه عاجز و ذليلند. همه لا يملك لنفسه نفعاً ولا ضراً ولا موتاً ولا حيوة ولا نشوراً(22) آن وقت خدا را به آن عظمت بشناسد خود و همه را به حقارت، متوجه مىشود كه من با اين حقارتم در برابر عظمت خدا چه گناهانى كه كردم.(23)
موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ سه شنبه 8 اسفند 1391برچسب:ساعت مرگ, نمونه قدرت خداوندى, ] [ 16:55 ] [ اكبر احمدي ]
كور باد چشم دلى كه تو را نبيند اگر فلان جاهل احمق بگويد خداى ناديده را چطور مىشود باور كرد؟ تو بينائى چشمت را نگاه كن. چشم تو محالست لطيف را ببيند. اين چشمى كه در صورت توست همان چشمى است كه در حيوانات است. چشم حيوانى، جسم كثيف را مىبيند، جسم لطيف را نمىتواند ببيند، آنقدر موجودات اخيراً كشف شده است، امواجها و اشعههاى نامرئى در جوّ هوا فراوان است كه هيچ چشمى آنها را نمىبيند مگر با دستگاه و وسايل. بعضى از موجودات غيبى هستند كه حتى با وسائل هم نمىشود آنها را ديد، از بس، در نهايت لطافت است هوا يا آب پاكى را نمىتوانى ببينى حالا هوا يا آب نيست هر چه به چشمت نديدى بايد گفت كه نيست خدا به اين چشم محالست ديده شود، جسم كه نيست خداى عالم آن كسى است كه لطيف و كثيف را او خلق كرده هر چه و هرچه كثيف است يعنى مشت پر كن است و هر چه لطيف است خلق كرده خدا جسم درست كن است ديگر خردش كه جسم نيست، آسمان است.(20) عقلت را كجا بردى. موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ سه شنبه 8 اسفند 1391برچسب:كور باد چشم دلى كه تو را نبيند, ] [ 16:53 ] [ اكبر احمدي ]
چند روز قبل رانندهاى كه اهل تقوا است راجع به همين بسم الله مىگفت چند دفعه باى من پيش آمده پشت فرمان كه مىنشينم بسم الله مىگويم، يك مرتبه بسم الله گفتم نصف شب در ماشين بارى، در جاده سربالا مىرفتم خواب ناگهان بر من غالب شد رؤيايش را هم نقل مىكرد، يك وقت صداى بوق ماشين از پهلوى گوشم بلند شد بيدار شدم - حسب كردم از آنجائى كه به خواب رفتم تا آنجائى كه بيدار شدم چند كيلومتر رفتهام و خواب بودم چه كسى او را نگهداشت؟ جاده آسفالت سربالا، فرمان هم در دست نباشد، پس آنكه از او مدد خواستى به مددت آمده است گفتى بسم الله به مدد خدا او هم ياريت مىكند. بشر امروزه غافل از خداست. اگر كسى باء بسم الله را از روى حقيقت و معرفت بگويد، اگر شنيدى روى آب رد مىشود، باور كن كه راست و درست است هر چه هست در باء بسم الله است، يعنى آدمى خودش را در برابر خدا در جميع امور نيازمند بداند، مثلاً مىخواهم حرف بزنم، بسم الله - يعنى به كمك خدا چه اشخاصى كه شروع كردند به حرف زدن يادشان رفت. موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:راننده خواب و ماشين در حركت, ] [ 16:48 ] [ اكبر احمدي ]
روز گذشته ذكر شد: در ماه مبارك رمضان به بركت گرسنگى و صفاى دلها، لطافت روح پيدا مىگردد و بايد از داشنها و حكمتها بهرهبردارى شود. تعبيرى است از عيسى بن مريم مىفرمايد: اگر روى سنگ تخم بريزند هيچ وقت ثمرهاى پيدا نمىشود، همين طور دل شخصى كه پر خورده است حكمت در آن جا نمىگيرد تا نرم نشود لطيف نمىشود دانه حكمت كجا در مزرعه دل جا مىگيرد. نكته ديگر عرض كردهام آدمى كه گرسنه است خود اين گرسنگى دستگاه هاضمهاش را منظم مىكند و حقايق لطيف را درك مىكند به عكس اگر زيادى بخورد گيجتر مىشود نشنيدهايد! فكر سالم در بدن سالم است بدن سالم در ماه رمضان است صوموا تصحوا به بركت روزه بدنها سالمتر و دستگاه هاضمه فشار برويش نيست، دو روز قبل چه زحمتهائى كه معده داشت، اما امروز معده راحت است. مجلهاى نوشته بود ماه رمضان كه مىشود مراجعين به مطبهاى دكترها و بيمارستانها صدى بيست كم مىشود بلكه نوشته است كه در بعضى مواقع تجربه شده شصت درصد كم شده چون سالمترند مرض كمتر است. بيشتر مرض، مال پرخورى آدمى است به بركت ماه مبارك رمضان صحت بدن به دست مىآيد. موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:بذر تخم بر روى سنگ, ] [ 16:46 ] [ اكبر احمدي ]
در خطبه جمعه آخر ماه شعبان رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) كه راجع به فضيلت ماه رمضان فرمود، شنيدهايد كه آقا اميرالمؤمنين على (عليه السلام) از پاى منبر گفت: يا رسول الله! اى الاعمال افضل از هر كارى بهتر در ماه رمضان چيست؟ رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: بسم الله الرحمن الرحيم
موضوعات مرتبط: برچسبها: [ دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:پرهيز از گناه لازمتر است, ] [ 16:32 ] [ اكبر احمدي ]
گوزن با مار سر و كار دارد اگر مار او را بزند سمش او را مىشكد مگر اينكه زود خودش را به خرچنگ برساند، خرچنگ را كه خورد سم مار محو مىشود. در كتاب حيوة الحيوان مىنويسد: اين حيوان عاشق مار است، از گوشت مار لذت مىبرد، گاهى مىشود در تابستان مخصوصاً در هواى گرم مىدود تا برسد به مار يا افعى، از دمش شروع به خوردن مىكند تا آخر، هوا گرم، خود سم هم خيلى گرم است آتشش مىزند، آتش عطش، حرارت هوا و آفتاب و حرارت و سوزندگى سموم عطش فوق العاده است، خودش را به آب مىرساند به حسب تكوين به الهام الهى مىفهمد، اگر آب به اين سم برسد فوراً او را مىكشد، بيچاره گرفتار بين الامرين مىشود يكجا عطش به او فشار آورده تا خودش را به آب رسانده يكجا مىفهمد برايش ضرر دارد چون تا سم حل نشود، اگر آب خورد، متلاشى مىشود، همهاش جزء خون و بدنش شده او را مىكشد، از بيچارگيش نعره مىزند، داد مىزند، به واسطه فشارى كه به خودش مىآورد، از چشمش اشك بيرون مىآيد، زير دو تخم چشمش گود است و گوديش طورى است كه يك بند انگشت داخلش مىرود، در آن حال عطش و فشار و سختى نعره مىزند، از دو چشمش آب مىآيد، اين دو تا گودى را پر مىكند پس از چندى اين اشكهائى كه در اين گودى جمع شده منجمد و براق مىشود و پادزهر است، بسيار قيمتى است، پادزهر طورى كه شنيدهايد علاج هر سمى است، هر مار گزيدهاى اگر اين پادزهر را بگذارند روى جاى سم زدگيش، فوراً خوب مىشود، همان اشك چشم گوزن است، چون اين درد را تحمل كرد، آب نخورد كه اصل حياتش از بين برود اشكش قيمتى است. اين جريان جسم و حيوان. موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ یک شنبه 6 اسفند 1391برچسب:زهر و پادزهر در گوزن, ] [ 17:18 ] [ اكبر احمدي ]
بيمارى حيوانات كمتر و آسانتر است وجدان گواه هست كه آدمى دو جور بيمارى دارد، ولى حيوانات يكجور، ممكن است بدنشان مريض گردد، انحراف پيدا كند، آدمى ممكن است هم انحراف بدن پيدا كند، هم23< انحراف روح، لذا بار آدمى سنگينتر است از هر دو جهتش سنگينتر است، واقعاً خدا بايد يارى كند، در جهت اول حيوانات كمتر مريض مىشوند، در هر حيوانى، دو يا سه نوع بيمارى است كه آن هم دوايش را خداى تعالى به الهام به او فهمانده است. گربه گاهى دلش درد مىگيرد، دوايش گياهى است كه بيشتر پشت بامها سبز مىشود خودش آن را مىشناسد، مىرود آن علف را مىخورد، يا مثلاً درباره افعى، مىنويسند هزار سال از عمرش كه مىگذرد چشمش كور مىشود ديگر احتياج به دكتر ندارد گياهى است به نام رازيانج و عجيب اين است كه به بو مىفهمد، هرگاه كور شد در بيابانها مىگردد تا خودش را به درخت رازيانج برساند چشمش را به آن مىمالد خوب مىشود، اين ميل زدن طبيعى و الهى است، اما آدمى بدبخت كه چشمش آب بياورد چقدر رنج دارد. در مرض بدن هم، آدمى واقعاً گرفتار است، بلكه در طب قديم نوشتهاند چهار هزار نوع بيمارى براى بشر است، ولى براى حيوان دو يا سه تا بيمارى است. موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ یک شنبه 6 اسفند 1391برچسب:بيمارى حيوانات كمتر و آسانتر است, ] [ 17:16 ] [ اكبر احمدي ]
|
|
||||
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |