كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع) امور فرهنگي وهنري قرآني تربيتي اعتقادي
| |||||||||||||||
|
مرحوم ثقةالاسلام نورى در كتاب كلمه طيبه داستان عجيبى نقل كرده است در زمان خود ايشان مىفرمايد: در زمان والد علامهام (پدرش از علماى بزرگ زمان و ساكن قريه نور بوده است) در آن وقت سيد جليلى از سادات طالقان به رشت مىآمده و بابت سهم سادات تجار رشت به او كمك مىكردند. در اين سال وضع تجار خوب شده بود. اين سيد بزرگوار هم دويست اشرفى (در آن زمان خيلى بوده است) طلا جمع و آماده كرد خواست از رشت حركت كند اول بيايد قريه نور پيش پدرم. موقعى كه حركت كرد در اثناى راه يك نفر دزد سوار بر اسب بود به اين سيد ساده رسيد تعارفى كرد از سيد احوال پرسيد. اين سيد هم كاملاً سفره دلش را باز كرد. دزد ديد عجب طعمه خوبى است در فكر اين است كه سيد را بيندازد در راه و بالاخره جاى خلوتى بشود پولها را از او بزند، سيد بيچاره هم گفت تا قريه نور دزد گفت من هم تصادفاً مىخواهم بروم آنجا دوتايمان همسفر هستيم در اثناى راه رسيدند به لب دريا، چند ماهى گير چادر زده بودند براى ماهى گرفتن اين دو نفر براى رفع خستگى نشستند پهلوى اين چند ماهيگير كه چاى بخورند، رفع خستگيشان بشود،5 ماهيگيرها هم دزد را مىشناختند باج از آنها مىگرفت، سيد بيچاره را هم مىشناختند مقدارى كه نشستند دزد بلند شد رفت براى تطهير تا دور شد ماهيگيرها به سيد گفتند آيا او را مىشناسى، گفت آدم خوبى است. گفتند اين دزد است.
موضوعات مرتبط: برچسبها: [ شنبه 12 اسفند 1391برچسب:داستانى عجيب از شعور حيوانات, ] [ 16:21 ] [ اكبر احمدي ]
تسبيح ملكوتى را افراد ملكوتى مىشنوند مرتبه دوم از تسبيح اشيا تسبيح ملكوتى است و ان من شىء الا يسبح بحمده ولكن لا تفقهون تسبيحهم(53) آدم در ملك است در ظاهر و حس است محسوس را مىبيند و درك مىكند بدن آدمى، باطنش دائما سبحان الله گويان است اگر بعضى از افراد بشر در برخى از اوقات حالى پيدا بكنند صداها مىشنوند، مىبينند كه در و ديوار همه سبحان الله مىگويد به لسان فصيح، اما ملكوتى نه ملكى، آن تسبيحى كه اشيا مىكنند ملكى نيست تسبيح ملكوتى است تا كسى در ملكوت راهى پيدا نكند به آن اطلاع پيدا نمىكند. بشر امروزه كه كمى صنعت مىداند، غرور عجيبى پيدا كرده كه غير از خودش را بى خبر مىداند اولاً علم را اختصاص مىدهد به طايفهاى از بشر كه خودشان هستند و غير از بشر كه هيچ، اين حرف اختصاص به اين دوره ندارد. سابق هم زياد علم را اختصاص به بشر مىدادند در حالتى كه قرآن و روايات اهل بيت اثبات شعور براى تمام حيوانات و نباتات بلكه جمادات نموده است مثلاً شعور نبات بيش از جماد است شعور حيوانات بيش از نباتات است. نوشتهاند وقتى چند آهو تشنه بودند در صحرا، در اين گودال و آن گودال جاهائى كه احتمال آب مىدادند مىگشتند تا آخرين دامنهاى كه احتمال آب مىدادند ديدند نيست يك دفعه سر را بالا كردند طولى نكشيد قطعه ابرى پيدا شد و باران باريد. امام فخر رازى از قول آنكه ديده است اين قضيه را نقل مىنمايد. حيوان است ولى مىداند خالق دارد. موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ شنبه 12 اسفند 1391برچسب:تسبيح ملكوتى را افراد ملكوتى مىشنوند, ] [ 16:18 ] [ اكبر احمدي ]
عجيبتر از صورت بگويم كه به زبان حال مىگويد: سبحان الله گلو و صوت است از جهت صدا و حنجره، دو نفر نيستند كه مثل هم باشند هر كسى يك لهجهاى دارد. در تلفن از لهجه مىفهمى كيست؟ زنست يا مرد حتى دانشمندان مىگويند كه عقدهاى بند انگشتان مثل هم نيست هر انگشتى عقدها و دائره هائى دارد، دو نفر نيستند كه دائره انگشتشان مثل هم باشد اين هم كه در سالهاى اخير زدن انگشت اعتبار دولتى پيدا كرده اگر كسى سواد ندارد امضاء كند بايد انگشت بزند، روى ميزان صحيح عقلى است چون اثر انگشت اين شخص غير از اثر انگشت ديگرى است حالا جا دارد كه بگوئى تبارك الله احسن الخالقين آيا گلوى تو، انگشت تو، زبان تو، صورت تو، چشم تو، دندان و مژگان تو همهاش مىگويد: سبحان الله يا نه؟ هر گياهى كه نگاه مىكنى مىبينى مىگويد سبحان الله، حيرتآور است، يك دلو آب پاى درختى بريز كه خشك شده آن وقت نگاهش بكن اين چه قدرت و جاذبه و نفوذ حكم است، حكم الهى چيست كه تخلفپذير نيست. يك حلب آب اگر پاى درختى ريخته شد، به حكم تكوينى الهى جاذبه اين درخت به تمام شاخهها آب مىرساند، به تمام برگها تمام فرعها آب برسد. والله عجيب است، آيا مىشود كه به يك برگ آب نرسد؟ موضوعات مرتبط: برچسبها: [ جمعه 11 اسفند 1391برچسب:صدا و بند انگشت, ظهور قدرت, ] [ 7:49 ] [ اكبر احمدي ]
صفحه صورتت يك وجب هست دست قدرت چند نقش كرده يكى چشمت، اين چشم بادامى به اين قشنگى چقدر فصيح مىگويد سازنده من بدون پرگار بدون اينكه مال يكى غير از ديگرى باشد ميليونها، ميلياردها توى يك وجب در يك وجب چشم درست كرده است. چون اگر چشمهايتان چهارگوشه بود چطورى بوديد، خيلى آدم هيولا مىشود خدا چشم را بادامى قرار داده كه از دو گوشهاش چركها و رطوبات زائده بيرون بيايد. اما راجع به بينى: دو سوراخ براى بينى قرار داده و به يك تير چندين نشان زده است، اولاً سوراخ قرار داد براى اينكه فضولات مغزت از اين دو راه پائين بيايد، لذا سوراخ را پائين قرار داد نه بالا ثانيا نفع اهمش اتصال و ارتباط اين سوراخ بينى با قصبة الريه است يعنى از گلو دو راه دارد يكى راه دستگاه خوراك است كه مىرود پائين و متصل به معده است و ديگر راهى است كه اتصال به ريه و دستگاه تنفس دارد دو سوراخ است. در گلو يك راه نفس كشيدن، يك راه خوراك پائين رفتن. راه نفس كشيدن اتصالى به داخل دهان داده اتصالى هم به دماغ داده است براى اينكه آدمى هر لحظه بايد نفس بكشد اتصالش داد به يك سوراخ ديگر، كه وقتى با دهان خوراك مىخورد از سوراخ بينى نفس بكشد، چرا دوتايش كرد؟ گاهى سوراخ بينى مىگيرد خدا يدكى برايش درست كرد تا بتوانى نفس بكشى اگر اين سوراخ دماغ نباشد آدمى چيزى كه در دهنش است بايد بيرونش بياورد و نفس بكشد آن وقت دوباره به دهان بگذارد، آن دماغش آن دندانهايش آن زيبائى ابروهايش. موضوعات مرتبط: برچسبها: [ جمعه 11 اسفند 1391برچسب:قلم قدرت در يك وجب صورت, ] [ 7:47 ] [ اكبر احمدي ]
همه موجودات گواهى به پاكى خدا مىدهند آيه بعد سبح ، يكى از موضوعات مهم قرآن مجيد تسبيح و حمد عالم وجود است. چندين جاى از قرآن از اين حكمت عالى براى طالبين معرفت خبر مىدهد خيال نكن تو مىگوئى سبحان الله سبح لله ما فى السموات والارض(49) - يسبح لله ما فى السموات و ما فى ألارض(50) - و ان من شىء الا يسبح بحمده(51) ماضى، مستقبل، حال براى چه است؟ براى استمرار است يعنى متصل، تمام عالم وجود تمام ذرات عالم هستى، همه تسبيح مىكنند ذات بيزوال رب العالمين را - نيست چيزى مگر اينكه تسبيح و ستايش مىكنند رب العالمين را يسبح لله ما فى السموات و ما فى ألارض فعل مضارع دلالت بر استمرار و دوام دارد اى مؤمن اگر در ركوعت سه مرتبه مىگوئى سبحان ربى العظيم و بحمده سراسر عالم وجود متصل مىگويند سبحان الله تمام دستگاه هستى همه در تحميد حقند. و اما معنى تسبيح و حمد خدا يعنى چه، خلاصه آنچه گفته شد و هر سه قسم صحيح و مانعى ندارد هر سه قسم باشد، سه قسم تسبيح پروردگار تصور گرديده است و درست است. اول تسبيح تكوينى به لسان حال جميع عالم وجود.
حالا من فهرستش را بگويم، شرحش ان شاء الله بعد گفته مىشود اول تسبيح لسان حال، تسبيح تكوينى - دوم تسبيح ملكوتى، قولى ملكوتى سوم تسبيح قولى ملكى كه مختص به افرادى از بشر است كه مؤمنينند. موضوعات مرتبط: برچسبها: [ جمعه 11 اسفند 1391برچسب:همه موجودات گواهى به پاكى خدا مىدهند, ] [ 7:46 ] [ اكبر احمدي ]
بسم الله الرحمن الرحيم رحمت رحمانى تكوينى و رحمت رحيمى كسبى است روز گذشته كلام درباره الرحمن الرحيم بود. الرحمن صفت عامه رحمت كامل الهى در عالم دنياست مورد رحمت رحمانيه هم تمام موجودات است. آنچه لباس هستى پوشيده است از كرم خاكى تا كرات دور دست، از عرش تا فرش رحمت همه را فرا گرفته است، يعنى آنچه اين موجود نياز داشته به او عنايت كرده است براى جلب منفعت و دفع مضرات آنچه لازم داشته به او عطا فرموده است، خواه بخواهد خواه نخواهد.
بدون اينكه مخلوق بگويد چنين و چنان مىخواهم، خدا به او داده است. آيا حيوان بدون چشم مىتواند زندگى كند؟ نه، پس به او چشم مىدهد. حالا كه مىخواهد چشمش بدهد كجا بايد قرار بدهد - بايد جلو باشد آن هم در قسمت عضو بالا كه سر باشد و آن هم بايد در پيشانى، اين رحمت است و همچنين در باب رزق رساندن به مخلوق هر جنبندهاى به رحمت رحمانيهاش رزقش را به او داده و خواهد داد(43) خواه شكر بكند يا نكند. موضوعات مرتبط: برچسبها: [ جمعه 11 اسفند 1391برچسب:رحمت رحمانى تكوينى و رحمت رحيمى كسبى است, ] [ 7:45 ] [ اكبر احمدي ]
بزرگى نوشته است: بيرون صحرا رد مىشدم ديدم گبرى دامن پر از گندم كرده در اين صحراى پر از برف، برفها را عقب مىزند مقدارى گندم مىريزد و رد مىشود. پيش رفتم گفتم جناب گبر چكار مىكنى؟ گفت امروز برف همه جا را گرفته، به فكر پرندهها افتادم. اين شخص مىگويد من به او گفتم انما يتقبل الله من المتقين(41) تو كه تقوا ندارى، تو كه اهل توحيد نيستى عملت فايده ندارد، اين چه كارى است كه مىكنى، جواب خوبى داد گفت من گبر هستم اما خداى عالم كه خالق اين پرندهها است و خالق من و همه است، آيا مىبيند يا نه؟ گفتم البته مىبيند گفت برايم كافى است. طولى نكشيد او را در مراسم حج مشاهده كردم رو به من كرد و گفت ديدى خالق من و پرندهها ديد و چگونه تلافى كرد مرا به اسلام هدايت فرمود.
موضوعات مرتبط: برچسبها: [ پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:گبر و شفقت به پرندگان, ] [ 7:18 ] [ اكبر احمدي ]
رحمت رحيميه مختص طايفه خاصى از بشر است در هر كس ايمانى پيدا شد مورد رحمت رحيميه الهى است.
مىخواهى حيات هميشگى داشته باشى، بنده خدا شو، مىخواهى رحمت تامه كامله باقيه به تو برسد، بنده خدا شو. موضوعات مرتبط: برچسبها: [ پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:رحمت رحيميه ويژه مؤمنين, ] [ 7:17 ] [ اكبر احمدي ]
در كلمه طيبه ذكر كرده است كه به امام صادق (عليه السلام) گفتند: آقا زادهتان اسماعيل ناگهان تب كرده بسترى شده است حضرت بلند شد آمد عيادت، ديد تب نه تب عارضه و مزاجى است، تبى است كه به سبب خاصى پيش آمده است، امام مىخواهد سببش را پيدا كند فرمود پسر راست بگو امروز چكار كردى، بالاخره گفت صداى كنيز زدم اعتنا نكرد دنبالش كردم تا او را ادب كنم پايش به دامن پيراهنش گرفت به زمين خورد، من هم او را رها كردم برگشتم مىبينم تب كردم افتادم. موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:بيمارى در اثر گناه و كفاره آن, ] [ 7:14 ] [ اكبر احمدي ]
چيزى كه آدم را با خداى خودش بدبين مىكند و رحمت ناشناسى مىكند، حرص است فردا كه سهل است ماه ديگر، سال ديگر كه سهل است مىخواهد هميشه اينجا بماند. يك نفر به بزرگى گفت، آقا فردا چطور مىشود؟ فرمود بنده خدا اگر خدا نماز فردا را امروز از تو خواست: تو هم رزق فردا را از او بخواه، در كم و زيادها نعمتهاى خدا را فراموش مىكند، انسان بايد هميشه رحمت بين باشد، جهات هستى را ببيند نه جهات فقد را، پيغمبر اسلام سفارش فرمود: اى مسلمان، در امر دنيا نگاه بالاتر نكن كه مثلاً دنيايش كمى بهتر از تو شده است، نگاه پائين دستت كن، نگاه آن كس نكن كه مرضى ندارد، نگاه كسى بكن كه از تو مرضش بيشتر است، آى مريض نگاه آنكه سالم است نكن، نگاه كن به آن كسى كه مرضش نسبت به تو بيشتر است اگر مىخواهى رحمت شناس گردى. ديگر آنكه بلاها و سختيها از قبيل انواع مرضها تا برسد به مرگ، آدمى به خيالش خلاف رحمت است همينجا اشتباه مىكند، رحمت را نمىشناسد، اگر چيزى خلاف ميلت ديدى نگو اين خلاف رحمت است يقيناً زير پرده رحمت است. موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ چهار شنبه 9 اسفند 1391برچسب:رحمت بينى, بايد ملكه شود, ] [ 16:35 ] [ اكبر احمدي ]
|
|
|||||||||||||
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |